مرغی که از بالای منقار او پوستی مانند خرطوم فیل آویخته است. (برهان). دجاجۀ مصریه که از منقار او خرطومی آویخته و خرطوم و گردن او هر لحظه به رنگی نماید. (انجمن آرا). پیروج. بوقلمون. فیلمرغ. شوار. شوال. شوالک. (برهان). ابوبراقش. (برهان، ذیل شوالک). شوات. (برهان)
مرغی که از بالای منقار او پوستی مانند خرطوم فیل آویخته است. (برهان). دجاجۀ مصریه که از منقار او خرطومی آویخته و خرطوم و گردن او هر لحظه به رنگی نماید. (انجمن آرا). پیروج. بوقلمون. فیلمرغ. شوار. شوال. شوالک. (برهان). ابوبراقش. (برهان، ذیل شوالک). شوات. (برهان)
پرنده ای آبی و کبودرنگ که آن را خرچال نیز گویند. (از برهان) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). مرغی است آبی رنگ و آن بزرگتر از بوقلمون است و در اطراف کرمانشاهان بسیار است و آن را شکارچیان صید کنند. خرچال.توقدری. هوبره. حباری (ح را) . دقداق. تله. این مرغ را در کرمان تلّه نامند. (از یادداشت مؤلف)
پرنده ای آبی و کبودرنگ که آن را خرچال نیز گویند. (از برهان) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). مرغی است آبی رنگ و آن بزرگتر از بوقلمون است و در اطراف کرمانشاهان بسیار است و آن را شکارچیان صید کنند. خرچال.توقدری. هوبره. حباری (ح ُ را) . دقداق. تله. این مرغ را در کرمان تِلَّه نامند. (از یادداشت مؤلف)